شناخت زن از ديدگاه اسلام و تقابل آن با مكاتب غربي
انسان مجهولی است که تا حل نشو د هیچ اندیشه ای رشد نخواهد کرد.(حجت الاسلام نیازی)
درباره وبلاگ


پایگاه اطلاع رسانی انسان ادامه دارد زیر نظر حجت الاسلام ابوسعید نیازی هشترودی با همکاری جمعی از نیروهای فکری حوزوی و دانشگاهی با ماهیت مهندسی فکر در فضای مجازی اعلام موجودیت می نماید. التماس دعا
آخرین مطالب
نويسندگان

 

فمنيسم از زن، يك مرد ناقص و قابل ترحم معرفي مي كند و سپس حقوق او را در رقابت با مردان قرار مي دهد. با توجه به بنيان هاي فكري مكتب فمينيسم، نه تنها حقوق زن در اين مكتب احقاق نمي شود بلكه آسيب هاي جدي را نيز براي شخصيت او در پي دارد. در مقابل اين انديشه كوته بينانه، اسلام مقام زن در حیات انسانی را بسیار والا معرفی می کند. اسلام حق زن را در وجودش نهاده كه با تربيت صحيح محقق مي شود. يعني اگر دختران ما طبق تعليم و تربيت اسلامي، رشد كنند، خود به خود به حقوق خود خواهند رسيد و كرامت و انسانيت مد نظر خالق متعال و دين مبين اسلام را به دست خواهند آورد. اسلام بر نقش تربيتي زن به عنوان اول معلم بشريت تأكيد دارد و سعي او بر اين است تا با عرضه مفهوم حقيقي زن و شناساندن آن، زنان را براي وظايف خود آماده كند، تا حيات انساني از مسير كمال و هدف خلقت منحرف نشود. اسلام برای زنان جهان تا روز قیامت، سیده زنان عالم یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را الگو، اسوه و نجات دهنده حقیقت وجود زن از دست شیاطین انس و جن، معرفی کرده است. در تحقيق حاضر، انديشه اصيل اسلامي درباره نقش زن در حيات انساني و مقايسه آن با نظر مكاتب غربي از جمله انديشه منحط فمينيسم مورد بررسي قرار گرفته است و  پس از تشريح عقيده اسلام درباره زن و نظر مكاتب غربي در اين مورد، در نهايت آسيب شناسي هاي نگاه فمينيستي به زن، دسته‌بندي شده است. در نتيجه روشن مي شود كه نگاه اسلام به زن، نگاهي انساني بوده كه حقوق ذاتي و كرامت و مقام عالي زن در حيات انساني را پيگيري مي نمايد. اما مكاتب غربي زن را به اسم آزادي در چنگال بردگي جنسي و شهوات مردان اسير مي كند و اين عين همان مردسالاري مي باشد كه فمينيسم مدعي مبارزه با آن است.

كليد واژه ها

زن، تعليم و تربيت اسلامي، فمينيسم، كرامت انساني

 

مقدمه

در زماني كه بحث دفاع از حقوق زنان در دنيا مطرح است و نظام امپرياليسم جهاني با حمايت و پشتوانه فكري انديشه پليد صهيونيسم جهاني سردمدار اين مكتب است، توجه به نگاه اسلامي به زن و تعريف كرامت و انسانيت او در قرآن و روايات بيش از پيش ضرورت مي يابد. تا با شناخت شخصيت حقيقي زن، او را به كرامت و منزلت انساني اش نزديك تر كرد.

شناخت حقيقت وجودي زن به عنوان نيمي از پيكره جامعه بشريت به اندازه شناخت انسان اهميت دارد. مسأله انسان شناسي در خلقت زن، مأموريت زن و نقش زن در حيات انساني و تفاوت هاي او با مرد و همچنين تفاوت ديدگاه اسلام با بينش غربي در اين موارد، براي طراحي نظام تعليم و تربيتي كه بايد متناسب با خصوصيات ذاتي و فطري دختران چه از لحاظ فيزيكي و چه از  جهت عاطفي باشد امري ضروري و اجتناب ناپذير است.

با توجه به مطالب فوق، ضرورت بحث حاضر روشن مي شود. آن چه در عصر حاضر، طرح مسئله زن را حساس تر و پر جاذبه تر ساخته است، برخورد دوگانه نظام سرمايه داري غرب در برابر اين پديده فرهنگي- اجتماعي است.

غرب از يك طرف با طرح شعارهاي فريبنده مثل آزادي زن و دفاع از حقوق زن، در ميان ملت‌هاي جهان داعيه عدالت خواهي و ظلم ستيزي دارد و از سوي ديگر، سخت ترين و بيشترين ستم ها را بر پيكره زن وارد مي سازد.[1]

در عصر حاضر كه عصر ارتباطات ناميده مي شود با توجه به رشد رسانه ها، نظام سرمايه داري و استكبار جهاني با برخورداري از ابزارهاي پيشرفته و تكنولوژيك روز در بالاترين سطح، فرهنگ‌هاي بومي و از همه مهمتر فرهنگ اسلامي را مورد هدف قرار داده و ارزش ها و اعتقادات خود را بر آنان عرضه و تحميل مي كند. عزم اين نظام سكولار اين است كه ايمان را از جوامع اسلامي بگيرد و با سوء استفاده از ويژگي هاي فطري و انساني زن تا حد سلب انسانيت از او پيش رود و در اين مسير اولاً  از زن به عنوان يك نيروي كار ارزان، براي تقويت نظام سرمايه داري بهره برده و ثانياً او را در منجلاب شهوات و هواهاي نفساني غرق كند. در افقي بالاتر، هدف آنان اين است كه خانواده را كه تاثيرگذارترين حوزه در امر تعليم و تربيت بشر است، مورد حمله قرار داده و وظايف مهم مادري و همسري را كه مهمترين عامل رويش و رشد نهاد خانواده است، در نظر زنان بي ارزش و عامل كاهنده آزادي معرفي كند. حال با توجه به اينكه اكثريت جامعه دانشجويي فعلي و كارشناسان آينده، زنان هستند، اگر مهمترین قشر کارشناس کشور به دشمن متمایل شود چه می شود؟ زنِ منحرف، یا خانواده تشکیل نمی دهد و اگر هم تشكيل داد، یا با شوهر می جنگد و یا فرزند فاسد بار مي‌آورد که در هر صورت به نفع دنياي سكولار و استكبار تمام می شود. آمريكا كه با حمايت صهيونيسم جهاني در پي ايجاد دهكده جهاني است به اهميت بنيان خانواده در جوامع اسلامي پي برده و علت پيروزي هاي مسلمانان را پرورش نيروي انساني در محيطي امن و آرام و در دامان زناني پاكدامن يافته است. لذا  اعلام کرده با حاكم كردن فمينيسم (اندیشه غرب در مورد زن) به جنگ اندیشه اسلام مي آيد كه نتیجه این نگرش، فروپاشی خانواده و از بين رفتن شخصیت و موجودیت زن خواهد بود.

در مقابل، نگاه اسلام به زن والاترين نگرشها در كليه نظام هاي موجود تاريخ بشر بوده است. اگر جامعه اسلامي بتواند زنان را با الگوي اسلامي تربيت كند، زن به مقام واقعي خود نائل مي آيد و حقوق ذاتي خود را كسب خواهد نمود.

راه پيش گيري از انحراف در دفاع از حقوق زنان، مبارزه با انديشه منحط و بي محتواي فمنيسم و راه رسيدن به حقوق و رشد و تعالي زنان، ارائه دركي صحيح از نظريات اسلام و قرآن درباره حقيقت زن و آگاه كردن زنان و مردان مسلمان از حقيقت زن و نقش او در حيات انساني از ديدگاه قرآن و اسلام است.

موضوعات مورد بررسي در اين تحقيق

1. ضرورت توجه به تفاوت تربيت دختران و پسران در تعليم و تربيت اسلامي

2. نگاه اسلام به حقوق زن و مرد

3. كشف آموزه هاي اسلام نسبت به شخصيت زن و نگاه تربيتي اسلام به زن

4. جايگاه و شخصيت زن در مكاتب غربي و انديشه منحط فمينيسم

5. مقايسه انديشه اسلامي و انديشه غربي و پيامدهاي هريك، براي شخصيت و جايگاه زن

ضرورت توجه به تفاوت تربيت دختران و پسران در تعليم و تربيت اسلامي

نظام تعليم و تربيت اسلامي متشكل از منابع، مباني، اهداف، ساختار، برنامه، روش، شاخه ها و ارزشيابي است. با توجه به اينكه نيمي از جامعه بشريت را زنان تشكيل مي دهند لذا بررسي جايگاه زن و تعيين حقوق او در اين عرصه امري ضروري و اجتناب نا پذير است. براي درك بهتر اين مفهوم، به تبيين نقش زن در هريك از عناصر نظام مي پردازيم.

مباني تعليم و تربيت اسلامي، ترجمه كارشناسي منابع به متون و مفاهيمي است كه تمامي اركان و اجزاي مفاهيم نظري تعليم و تربيت اسلامي را بتوان از آن استخراج كرد. معرفي حقيقت زن و نقش زن در حيات انساني و جايگاه زن در جامعه و حقوق او از ديدگاه اسلام به عنوان يكي از عناوين اصلي در مباني تعليم و تربيت اسلامي مطرح است.

در بحث اهداف و فلسفه تربيت بايد به انتخاب محتوا و اهداف تفصيلي آموزشي و تربيتي بر اساس نيازسنجي و روانشناسي دختران و پسران توجه شود. براي اين امر بايد گوهر وجودي زن و نقش انسان ساز او در تربيت نسل بشر شناخته شود تا با ارائه محتواي متناسب با آن به تربيت زناني كه خود اول معلم بشريت هستند و در آينده تربيت نسل بشر را بر عهده بگيرند.

همچنين در بحث ساختارهاي تربيت كه ساماندهي محتواي برنامه هاي تربيتي و آموزشي بر اساس مراحل رشد و هماهنگي با انسان است، بايد ساختار تربيتي در تفاوت هاي جنسيتي نيز در نظر گرفته شود و براي دختر و پسر با توجه به نيازهاي هركدام كه مطابق خلقت متفاوت آنها در جسم و عاطفه گوناگون است، ساماندهي و طبقه بندي ويژه اي انجام شود. با توجه به اين اصل بايد محتواي برنامه هاي درسي براي دختران مطابق ارزش هاي وجودي و والاي انساني آنها مثل عاطفه، زيبايي دوستي و...  باشد تا دختراني متخلق به اخلاق الهي تربيت شوند و با افتخار مسئوليت هاي مادري و همسري را قبول نمايند.

برنامه هاي تربيت عبارت است از طراحي و تدوين و ارائه محتواي لازم براي هريك از ساختارهاي تربيتي با توجه به اين نكته، مفاهيم آموزشي و تربيتي براي هريك از گروه دختران و پسران بايد بر اساس ساختار آنها كه همان طبقه بندي محتوا است، انجام گيرد.

منظور از روش هاي تربيت ارائه روش هايي است كه مربيان را در وصول به اهداف آن مكتب تربيتي راهنمايي كند. در اين بحث نيز بايد راهنمايي براي مربيان صورت گيرد تا برنامه هاي آموزشي و تربيتي متفاوتي براي دو جنس دختر و پسر طراحي و ارائه نمايند.

در زمينه شاخه هاي تربيت نيز بايد جزوات و كتب راهنما، متناسب با جنسيت باشد.

حال با استفاده از آينه تربيت كه همان ابزار ارزشيابي است بايد ديد با توجه به اهداف و اصول و مباني طراحي شده آيا اين نظام توفيق تحقق آنها را پيدا كرده يا خير؟

نگاه اسلام به حقوق زن و مرد

در نگاه اسلامي، زن و مرد در عنصر وجودي خلقت و در انسانيت يكي هستند. خداوند متعال زن‌ را از همان‌ عنصر مرد آفريد تا دوگانگي‌ و عدم‌ سنخيت‌ و يا تضاد اساسي بين‌ ايشان‌ پديد نيايد. زن‌ و مرد در كسب‌ مقامات‌ انساني‌ و ملكوتي‌ به صورت‌ يكسان‌ و مساوي ‌شامل‌ رحمت‌ و عنايت‌ پروردگار هستند و حساب‌ و پاداش‌ يا عقاب‌ در مورد هر دو به صورت يكسان اعمال مي شود. ولي‌ ابزار حيات‌ و مأموريت‌ هر يك‌ در دنيا براي‌ ايشان‌ متفاوت‌ است و زمينه‌ها و استعدادها و روشهاي‌ كسب‌ مقامات‌ انساني‌ و ملكوتي‌ ايشان‌ متفاوت‌ وضع شده است يعني با توجه به تفاوت هاي تكويني زن و مرد،  قوانيني متناسب با نظام تكويني آنها تعريف شده است.

زن از آن جهت که زن است و مرد نیز از آن جهت که مرد است در جهاتی همانند نیستند، زیرا در آفرینش و طبیعت، يكنواخت نیستند. از این رو با تساوی کاملی که در انسانیّت دارند و از ارزش یکسانی برخوردارند، از جهت مسائل حقوقی، وظایف، تکالیف، مجازات ها و وضع مشابهی ندارند.

اسلام با تساوي حقوق زن و مرد مشكلي ندارد بلكه تشابه كامل حقوق اين دو را نمي پذيرد. با توجه به تفاوت فيزيكي و رواني زن و مرد در خلقت، نمي توان حقوق برابر و مساوي براي آنان در نظر گرفت چرا كه بسته به توانايي ها و قابليت هاي زن و مرد چه از لحاظ نيروي بدني و چه از لحاظ رواني حقوق و وظايفي  براي آنان تعريف شده است.

قرآن زن و مرد را از يك عنصر آفريد تا هر دو در مسير كمال در يك مدار حركت كنند و اگر هر يك از زن يا مرد از مسير خود كه با توجه به شرايط ويژه اش براي او در نظر گرفته شده، منحرف شود به ناهنجاري مي انجامد. زن و مرد تكميل كننده يكديگرند كه بايد هر يك پشتوانه ديگري باشد تا در درجه اول نظام خانواده شكل بگيرد و محيطي امن و آرام در آن ايجاد گردد تا فضاي مناسب براي رشد و تعالي آن دو و فرزندانشان فراهم گردد. در درجه بعدي كه اولويت دارد، زن و مرد بايد يكديگر را در سلوك الي الله ياري رسانند و در اين راه هر يك راهنماي ديگري و تأمين كننده آرامش او باشد.

زنان‌ را همچون‌ لباس‌، موجب‌ آبرو و جمال‌ و حفظ‌ حيات‌ بشري‌ و حافظ‌ حيثيت‌ مردان‌ قرار داد و مردان‌ را نيز همچون‌ لباس‌، موجب‌ حفظ‌ و جمال‌ و حيات‌ بشري‌ و حافظ‌ حيثيت‌ زنان ‌قرار داد.

« هنّ لباس لکم وأنتم لباس لهنّ»[2] زنان زینت و پوشش مردان، و مردان نیز زینت و پوشش زنان هستند.

یعنی زن و مرد یکدیگر را از انحراف ها نگاه می دارند، نارسایی های یکدیگر را می پوشانند و وسیله آسایش یکدیگرند. از این رو هریک زینت دیگری به شمار می آید.

قرآن كريم با بياني روشن و واضح در آیات متعدّدی می فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم:

«یاایها الناسُ اتّقُوا ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها وبثّ منهما رجالاً کثیراً ونساءً»[3]

اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، همو كه شما را از يك تن يگانه بيافريد و همسر او را هم از او پديد آورد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكند؛ ...

«خلقکم من نفس واحدة ثمّ جَعَلَ منها زَوجها»[4]

شما را از یک نفس بیافرید و از آن یک نفس، همسرش را قرار داد.

 «هو الّذی خلقکم من نفس واحدة وجعل منها زوجها لیسکن الیها»[5]

اوست که همه شما را از یک نفس بیافرید و از آن یک نفس، همسرش را قرار داد تا به او آرامش یابد.

«ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها» [6]

 از آیات و نشانه های خداوند این است که همسرانی از جنس خود شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید.

زن و مرد در ذات و عنصر وجودي يكي هستند اما تفاوت هاي تكويني موجود براي ايفاي نقش آنان در عرصه حيات انساني است. اما اين تفاوت ها باعث برتري يكي بر ديگري نيست بلكه هر كدام‌ كه‌ تقوي‌ را بيشتر رعايت‌ كنند، نزد خدا گرامي‌تر بوده و مورد تكريم قرار مي گيرد.

«يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفو ا  ان اکرمکم عندالله اتقیکم»[7]

 اي مردم! همه شما را نخست از مرد و زن آفريديم و آن گاه در گروه ها و فرقه هاي مختلف قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد همانا بزرگوارترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.

در خلقت همه مشترک هستند ولی آن کسی بالاتر است که اعم از زن یا مرد، با تقوا باشد، هر کس متقی باشد احترامش بالاتر است. قرآن در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیّت مربوط نیست، به ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد.

«انی لا اضیع عمل عامل منكم من ذكر او انثی، بعضكم من بعض»[8]

من عمل هیچ عامل را ضایع و بی نتیجه نمی كنم چه مرد و چه زن، بعضی از شما از بعضی دیگر هستید.

«من عمل صالحا من ذكر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوهٔ طیبهٔ، و لنجزینهم اجرهم باحسن ما كانوا یعملون»[9]

هر آن كس كه عمل صالح بجا آورد، چه مرد باشد و چه زن، به شرطی كه عملش توام با ایمان گردد، بر او زندگی طیب و پاكی داده و اجرشان بر طبق بهترین عملی كه می كردند می دهیم.

«و من عمل صالحا من ذكر او انثی و هو مؤمن فاولئك یدخلون الجنهٔ، یرزقون فیها بغیر حساب»[10]

و هر كس عملی صالح كند، چه مرد باشد و چه زن، به شرط اینكه ایمان داشته باشد، چنین كسانی داخل بهشت می شوند و بدون حساب روزی خواهند داشت.

«و من یعمل من الصالحات من ذكر او انثی و هو مؤمن فاولئك یدخلون الجنهٔ، و لا یظلمون نقیرا»[11]

و كسی كه عملی را از اعمال صالحه انجام دهد، چه مرد باشد و چه زن، البته به شرط آنكه دارای ایمان باشد، چنین كسانی داخل بهشت می شوند و به اندازه خردلی ستم نمی شوند.

حقوق مشترك و مساوي زن و مرد از ديد قرآن                                                   

به طور خلاصه، حقوق مشترك و مساوي زن و مرد از ديد قرآن، در زمينه هاي ذيل مي باشد:

1-     تکریم انسان                                

2-     مساوی بودن در خلقت               

3-     دارا بودن امتیازات خاص              

4-     درک مقامات قرب                      

5-     در آیات وجودی                            

     6- احترام در مقام والديني 

كشف آموزه هاي اسلام نسبت به شخصيت زن و نگاه تربيتي اسلام به زن

اسلام حق زن را در وجودش نهاده كه با تربيت صحيح محقق مي شود. فلسفه حقيقت و خلقت زن در آسمان و ملكوت است. فطرت زن مربوط به ذاتش است. اسلام مقام زن در حیات انسانی را بسیار والا معرفی می کند.

«اسلام طرفدار حقوق انسان است. هيچ مكتبي به اندازه اسلام ارزش و كرامت انسان را والا نمي‌داند. يكي از اصول اسلامي كه هميشه در تعريف و معرفي اسلام مطرح شده است، اصل تكريم انسان است.»[12]

در نگاه اسلام، تمام وجوهي كه شان انساني انسان را از حيوانات متمايز مي نمايد در زنان بيشتر از مردان است و بالفعل نشدن آن نتيجه عدم تربيت صحيح است.

حقوق زنان در اسلام دو گونه است:

1-  اضافات ملکی: که باید پیش آید و آن حق، هنگام تقسیم سهم خانم ها در نظر گرفته می‌شود. این حقوق جزء ذات زن نیست بلکه می خواهند با دادگاهها و با فشار های اجتماعی برای زن احراز کنند.

2- ذاتیات: حقوقي است كه از وقتی زن به دنیا می آید خداوند در وجودش قرار داده است. اگر از اول درست تربیت شود خودش به حق خودش می رسد.

اين مسأله كه ديه زن نصف مرد است و اين را به عنوان حق مطرح مي كنند اين از حقوق ذاتي زن نيست بلكه اضافه ملكي است. حقوق زن در ذات و فطرت او نهفته است و نبايد براي آن دست درازي كرد. اين موارد، به خاطر عدم شناخت قرآن است. اگر انسان شناسي قرآني و به تبع آن شناخت شخصيت زن رخ دهد اين ابهامات پيش نمي آيد.

از نگاه اسلامي، زن اول معلم بشريت است. خداوند متعال زن‌ را اولين‌ معلم‌ بشريت‌ نمود تا حق‌ سخن‌ آموزي‌ و آرامش ‌بخشي‌ بر گردن‌ بشريت‌ داشته‌ باشد. برای اول معلم بشریت بودن، بیان و قوه ناطقه از امتیازات انسانیت است. مقام تعلیم بیان در شان ملکوتی برای ائمه(ع) و پیامبران است و در شان زمینی و پایین، «علّمه البیان»[13] مادر است.

چشمه‌ سخن‌ را در وجود زن‌ به‌ وديعه‌ نهاد تا مطابق‌ با وحي‌ تكويني‌ و توانايي‌ خدادادي‌، با نوزاد بشريت‌ آنقدر سخن‌ بگويد تا بشريت‌ را با كلام‌ و نطق‌ و سخن‌ آشنا ساخته‌ و از لالي‌ و گنگي‌ نجات‌ دهد و نهال‌ بيان‌ را در حيات‌ انساني‌ رشد داده‌ و به‌ شكوفه‌ بنشاند و عواطف‌ انساني‌ را در وجودشان‌ شكوفا كند.

چشمه‌ عاطفه‌ را كه‌ لسان‌ قلب‌ و رمز حيات‌ و روابط‌ انساني‌ است‌ و نيز اساس‌ تأسيس‌خانواده‌ در جامعه‌ بشري‌ مي‌باشد را در حقيقت‌ زن‌ به‌ وديعه‌ نهاد. زنان‌ را لطيف‌تر و عاطفي‌تر نمود تا بتوانند عواطف‌ عالي‌ انساني‌ را كه‌خاص‌ حيات‌ انساني‌ انسان‌ است‌، پرورش‌ داده‌ و رشد دهند. و بدين‌ سان‌ زن‌ را پرورش‌ دهنده‌عالي‌ترين‌ ويژگيهاي‌ حيات‌ انساني‌ انسان‌ قرار داد. زن‌ را عاطفي‌ كرد تا بشريت‌ را آرامش‌ بخشد. «لتسكنوا اليها[14]» براي اين است كه بشريت به وسيلة زن به اعتدال، سلامت رواني، آرامش و به پناهگاه برسد.

به فرموده امام خميني (ره) تجسم عطوفت و رحمت در ديدگان نوراني مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمين است. خداي تبارك و تعالي قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبيت خود آميخته و اين رحمت لايزال است كه مادران را تحملي چون عرش در مقابل رنج ها و زحمت ها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زاييدن و از نوزادي تا به آخر مرحمت فرمود.[15] خداوند حقيقت‌ زن‌ را به‌ انوار جمال‌ خويش‌ روشني‌ بخشيد تا از درون‌ و باطن‌ خويش‌، مجذوب ‌زيباييها گردد و او را از زيبايي هاي‌ عالم‌ خاك‌، به‌ سوي‌ زيبايي هاي‌ برتر عالم‌ ملكوت‌ متوجه‌ نمايد. تا نهايتاً به‌اصل‌ خويش‌ يعني‌ جميل‌ مطلق‌ مراجعت‌ نموده‌ و متصل‌ گردد. زن اول معلم بشريت در زيبا شناسي است. اولياي الهي بايد با مجاهدات به اين مقام و مرتبه برسند حال آنكه زن از ابتدا اين فضيلت را داراست. اسلام براي زن حق تکریم در ایجاد آرامش، ایجاد آبرو و آبرومندی، شفقت و انس و همکاری و تعاون و وفاداری در خانواده و راز داری اسرار خانواده را قايل است. حق تکریم در خانواده، اختصاصی است و فقط به دلیل مادر بودن است. مادر معنی مربی می دهد. دختر باید مربی شود. به گونه اي كه راه و روش او موجب بهشتی شدن مردم شود. اين است معناي بهشت زیر پای مادران است. الجنه تحت اقدام الامهات[16] . حقيقت زن، پرستاري بشريت است. از نظر اسلام قول حضرت رسول(ص) «نعم الولد البنات...مونسات...[17]» اهل انسند و دلها را آرام مي‌كنند.

اعمال و رفتار زن در جامعه و خانواده حكم شفابخشي دارد، زن امنيت آور در محيط خانه و اجتماع است. زن معمار بيت است. حضرت حق فرموده است كه مدل، نمونه، ماكت، حقيقت و نمونه مجسم بيت، بيت من است، «بيت الله الحرام». بايد جايي باشد كه در آن حكمت تدريس بشود، حكمت يعني راه‌هاي نجات جوان ها، راه‌هاي هدايت دختران و پسران، راه‌هاي آرامش بخش خانواده‌ها، راه‌هاي شفابخشي دل ها. زنان ناودان رحمت هستند. رزق ملكوتي در خانه مي‌كشانند و بركت وارد جامعه مي‌كنند.

به طور خلاصه حقوق زن در اسلام را كه جزء ذات و فطرت اوست را مي توان اينگونه دسته بندي كرد:

- اول معلم بشریت در سخن آموزی

- اول معلم بشریت در زیبا شناسی

      - سرچشمه عاطفه انساني

      - زن معمار بيت (خانواده) است

      - شفابخشي اعمال و رفتار زن

      - زن امنيت آور در محيط خانه و اجتماع است.

      - زنان ناودان رحمت الهي هستند.

اينها مأموريت زن و فلسفه خلقت زن است. اسلام وظيفه زنان را "انسان‌سازي " مي‌داند و معتقد است كه زن، مربي انسان است. اسلام بر نقش تربيتي زن به عنوان اول معلم بشريت تأكيد دارد و سعي او بر اين است تا با عرضه مفهوم حقيقي زن و شناساندن آن، زنان را براي وظايف خود آماده كند تا حيات انساني از مسير كمال و هدف خلقت منحرف نشود. با توجه به آموزه هاي فوق، مي توان فهميد كه اسلام مدافع حقيقي حقوق زنان است كه با تربيت صحيح و الهي اين حقوق احقاق مي شود. اسلام با آزادي زن نه تنها موافق است بلكه خود پايه‌گذار آزادي زن در تمام ابعاد وجودي زن است البته مرز آزادي زن را تا جايي مي‌داندكه به عفت او يا مصلحت عمومي جامعه آسيبي نرسد.

جايگاه و شخصيت زن در مكاتب غربي و انديشه منحط فمينيسم

«فرهنگ غرب فرهنگ برنامه ريزي براي فساد انسان است، فرهنگ دشمني و بغض با ارزش ها و درخشندگي و فضيلت هاي انساني است، فرهنگي است كه همچون ابزار در اختيار خداوندان زور و زر و امپراتوران قدرت است. اين فرهنگ، برهنگي و اختلاط و امتزاج بي قيد و شرط زن و مرد با هم است، كه يكي از پايه هاي اصلي فرهنگ غربي مي‌باشد و از روز اول براي فساد انسان ها و خروج انسانيت از دايره فضايل انساني بنيانگذاري شد.[18]»

مكتب پوزيتيويسم

انديشه ايست كه بر اساس آن تنها چيزهايي را باور دارد كه در آزمايشگاه شناخته شود و يا با ازمايش ثابت شود. و آنچه كه در آزمايشگاه و يا با آزمايش اثبات نشود، را غير واقعي و موهوم مي داند. پيشرفتهاي علمي جديد در غرب مديون اين انديشه است كه به صورت مكتب حاكم بر محافل و مراكز علمي تمدني غرب درآمده است. در اين مكتب حقيقت معني ندارد و آنچه معني دارد واقعيتي است كه به وسيلة آزمايش قابل اثبات باشد. حقيقت اعمال، حقيقت انسان، حقيقت مرد، حقيقت زن، حقيقت راستي، حقيقت شهادت، حقيقت و اسرار عالم، حقايق عرفاني و حقايق ملكوت، حقيقت اسلام، و حقيقت دنيا دوستي و حقايق ديگر عالم، همه و همه از نظر اين مكتب، بي معني است و ساخته و پرداختة ذهن بشر است. پوزيتيويسم در تعريف و معرفي مشخصات و وجود زن، تنها به دستاوردهاي آزمايشگاهي خود متكي است. و مكتب فمينيسم كه در دفاع از حقوق زنان در غرب پديد آمده است، تمام اطلاعاتش را دربارة حقيقت زن از اطلاعات علمي كه متكي بر مكتب پوزيتيويسم است به دست مي آورد. لذا از حقيقت زن و حقيقت عاطفه و از چيزهايي مثل قلب، روح، وجدان، عشق الهي و ملكوتي، حقيقت اياثار و امثال آن بي خبر است.

مكتب اومانيسم

انديشه ايست كه بر اساس اطلاعات به دست آمده از طريق پوزيتيويسم درباره جهان و انسان پديد آمده است. بر طبق اين انديشه، انسان برتر از ساير موجودات اين دنياست و انسان نيز چيزي غير از اطلاعاتي كه در آزمايشگاهها از او به دست آورده اند، ويژگي ديگري ندارد. مثلاً چيزي به نام قلب معنو

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1

بخش مشاوره انسان ادامه دارد